بازداشت عبدالله اورکزی معروف به اسلم فاروقی سرکرده شاخه خراسان گروه تروریستی داعش از سوی نیروهای امنیتی افغانستان به یکی از چالشهای امنیتی در منطقه تبدیل شده است و به نظر می رسد اسلم فاروقی کارکردهای متفاوتی برای کشورهای درگیر در ماجرای آن دارد.
بازداشت عبدالله اورکزی معروف به اسلم فاروقی سرکرده شاخه خراسان گروه تروریستی داعش از سوی نیروهای امنیتی افغانستان به یکی از چالشهای امنیتی در منطقه تبدیل شده است و به نظر می رسد اسلم فاروقی کارکردهای متفاوتی برای کشورهای درگیر در ماجرای آن دارد.
درمورد بازداشت اسلم فاروقی دو دیدگاه طالبانی و کابلی مطرح است. دستگاه امنیتی افغانستان می گوید وی را در یک عملیات پیچیده نظامی بازداشت کرده است اما پایگاه "شهامت " مربوط به طالبان مدعی است فاروقی و همراهانش برای فرار از محاصره نیروهای طالبان خود را تسلیم کرده اند .براساس ادعای طالبان، این اولین بار نیست که دولت کابل در جهت نجات عناصر داعش از محاصره طالبان اقدام می کند که از جمله آنها درسال 2018 در ولایت "جوزجان" و در سال 2019 در ننگرهار قابل اشاره است که طی آن هزار تن از عناصر داعش به نیروهای دولتی افغانستان تسلیم شدند و اسلم فاروقی نیز جز همین نیروها است که خود را اخیرا تسلیم کرد.این بدان معنا است که طالبان خود را ضد داعش و دولت افغانستان را حامی داعش معرفی می کند.
اهداف حضور داعش در افغانستان
در کالبد شکافی حضور داعش در افغانستان برخی محافل این گروه را ساخته و پرداخته نیروهای امنیتی این کشور و نظریه پرداز آنرا حنیف اتمر مشاور امنیت ملی سابق دولت افغانستان می دانند و هدف از ایجاد آنرا مقابله با طالبان می دانند. براین اساس، هدایت و رهبری طالبان در دست پاکستان است و هدایت نیروهای داعش در دست نیروهای امنیتی افغانستان قرار دارد.
از این دیدگاه علت درخواست پاکستان از افغانستان برای تحویل اسلم فاروقی، رمز گشایی از نحوه فعالیت و حمایتهای دولت افغانستان از داعش خراسان است. زیرا به ادعای پاکستان داعش تحت حمایت نیروهای افغانی با طالبان و منافع پاکستان مقابله می کند.
همواره این سوال مهم مطرح بوده که چرا داعش در مناطق تحت تسلط طالبان در افغانستان فعال شده و میان دو طرف درگیری بخصوص در قندهار صورت گرفته است.برخی این استدلال را که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ای اس آی با حمایت از طالبان و داعش بازی خود را در افغانستان دارد رد نمی کنند.اما معتقدند فعالیت و رشد داعش با ورژن عربی، همواره در چهار بستر صورت می گیرد که سه بستر آن در افغانستان وجود ندارد :
1-وجود اختلافات مذهبی و حاکمیت بی ثبات که در افغانستان وجود دارد .
2-کشوری که بتواند به عنوان حامی مالی و لجستیکی بر آن تکیه کند که در افغانستان وجود ندارد.
3-زنده بودن ایده خلافت در بطن جامعه مذهبی که داعش را قادر به عضو گیری کند که در جامعه افغانستان وجود ندارد.
4-فقدان رقیب جدی که مانع فعالیت داعش نشود که طالبان در افغانستان وجود دارد و جلو داعش را می گیرد.
بنابراین به رغم سر و صدای حضور داعش در افغانستان این حضورهیچگاه جدی نبوده است .
دولت کابل معتقد است با توجه به ورود طالبان به روند صلح با امریکا، پاکستان به دنبال جانشین طالبان است تا اهداف اسلام آباد را در افغانستان در چارچوب عملیات انتحاری انجام دهد .داعش می تواند چنین نقشی را ایفا کند.
اسلم فاروقی از روابط خود با لشکر طیبه و گروه حقانی و ارتباط "آی اس آی" با همه این گروهها سخن گفته که پاکستان آنرا سناریو سازی کابل می داند.شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان با این ادعا که فاروقی ضد منافع این کشورعمل کرده و تبعه پاکستان است و در این کشور باید محاکمه شود خواهان استرداد وی شد.
برخی محافل سیاسی سناریوی اسلم فاروقی را پیچیده می دانند و احتمال همکاری سازمان اطلاعاتی هندوستان موسوم به ( راء) را با دستگاه اطلاعاتی افغانستان در این خصوص با اهداف زیر رد نمی کنند:
اول آنکه دولت کابل در جریان توافق طالبان و امریکا به بازی گرفته نشد و غنی ادامه حیات سیاسی خود را در ممات توافقنامه دوحه می داند و اگر بتواند به جهان نشان دهد که فاروقی وابسته به آی اس آی است مهمترین ضربه را به روابط هند و پاکستان و همچنین امریکا و طالبان وارد می کند .
دوم آنکه در توافقنامه دوحه طالبان متعهد شده است با گروههای تروریستی از جمله داعش مقابله کند که طالبان مدعی آغاز آن است اما غنی با دستگیری فاروقی به امریکا نشان داد که این دولت کابل است که شاه ماهی داعش را بازداشت کرده نه طالبان .
سوم آنکه در سالهای اخیر دولت کابل از داعش استفاده ابزاری کرده تا کمکهای مالی بین المللی برای مقابله با آن دریافت کند وحنیف اتمر به عنوان مشاور امنیت ملی در این سناریو سازی دست داشت و مرحله دوم سناریو سازی وی در زمانی است که اتمر به عنوان سرپرست وزارت خارجه معرفی شده و وی تئوریسین داعش پردازی در افغانستان محسوب می شود.
چهارم آنکه مقامات کابل از ارتباط فاروقی با لشکر طیبه و گروه حقانی سخن گفته اند که منافع هند را در بر می گیرد. زیرا اصولا لشکرطیبه فعالیت زیادی در افغانستان ندارد و در کشمیر تحت کنترل هند فعال است اینکه از این گروه و حقانی نامبرده شده حاکی از هماهنگی میان سرویسهای اطلاعاتی افغانستان و هندوستان برای به چالش کشیده پاکستان است. چرا که عمده افسران اطلاعاتی افغانستان در هند آموزش دیده اند .
پنجم ،اگر چه پاکستان از توانایی مدیریت ترکیبی همه گروههای شبه نظامی برخوردار است اما این کشور در شرایط بد اقتصادی، گروه قدرتمند طالبان را در اختیار دارد و در همان حال تعهد طالبان به امریکا برای مقابله با داعش و القاعده می تواند برای اسلام آباد هزینه داشته باشد .
ششم آنکه عمده عملیات داعش در افغانستان ضد اهداف شیعیان، هزاره ها و آخرین مورد ضد سیکها در افغانستان بوده است که به نظر می رسد چنین اهدافی در راستای منافع پاکستان قرار ندارد. بحث سیکها و شیعیان، هند و ایران را در برابرپاکستان قرار می دهد و برای پاکستان هزینه بردار است. از اینرو داعش افغانستان ، شبح داعش عربی تلقی می شود که عملکرد و اهداف آن تاکنون در جهت منافع دولت کابل و هندوستان بوده و تبعات اقدامات منفی آنها به پای پاکستان نوشته می شود تا بتوانند به توافقنامه دوحه خدشه وارد کنند.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/15872
تگ ها: